آموزش انگلیسی
  • آموزش زبان انگلیسی
  • مهارت های انگلیسی
    • زبان انگلیسی پایه ای
    • آموزش مکالمه زبان
    • آموزش انگلیسی با فیلم
    • با انیمیشن
    • داستان های کوتاه
    • متون ساده
    • گرامر
    • لغات
  • بلاگ
No Result
View All Result
  • آموزش زبان انگلیسی
  • مهارت های انگلیسی
    • زبان انگلیسی پایه ای
    • آموزش مکالمه زبان
    • آموزش انگلیسی با فیلم
    • با انیمیشن
    • داستان های کوتاه
    • متون ساده
    • گرامر
    • لغات
  • بلاگ
No Result
View All Result
آموزش انگلیسی
No Result
View All Result

اصطلاحات انگلیسی در رستوران

pedram by pedram
آبان 20, 1400
in آموزش مکالمه زبان انگلیسی
0
آموزش مکالمه فوق العاده بود! در زبان انگلیسی

در قسمت های قبل، آموزش هایی در سطح مقدماتی در مورد اصطلاحات و لغات رستوران و کافی شاپ ارائه شد. در این قسمت یک گام جلوتر برمیداریم و اصطلاحات این موضوع را در سطح بالاتری یاد میگیریم. ما پیشنهاد می کنیم قبل از شروع این بخش از آموزش، آموزش انگلیسی سطح مقدماتی را فراگرفته باشید.

در این آموزش قرار است در یکی از مکالمات در مورد غذاهای ترسناکی مثل مغز سرخ شده و حلزون با سیر صحبت کنیم!! با یک غذای معروف چینی آشنا بشیم و اینکه یاد بگیریم چگونه به زبان انگلیسی بگیم که ما گیاه خوار هستیم.

همچنین یک مصاحبه در مورد نحوه ی برخورد افراد با صورت حساب اشتباهی را می بینیم.پیشنهاد می کنیم به مکالمه ها با دقت گوش کنید و اصطلاحات جدید را با تمرین و تکرار به خاطر بسپارید.

همچنین ببینید ادامه ی آموزش های مکالمه انگلیسی در مورد غذا

فوق العاده بود!
در حال بارگذاری ویدئو آموزشی...

فارسی:

عنوان: فوق العاده بود.

متن مکالمه:

پال: شریل، فوق العاده بود.

آقای اونز: برنج فوق العاده بود.

شریل: کوکی، کسی نمیخواد؟

مری: بله یدونه لطفا!

پال: من دوتا میگیرم، ممنون. یا سه تا. یا چهار تا.

شریل: آقای اونز شیرینی میخورید؟

آقای اونز: میخوردم، ولی دیگه نمیتونم.

مری: باب دسر نداری؟

شریل: تو رژیمش نیست.

مری: اما امروز سرکار کوکی نخوردی؟

باب: هویج میخوردم.

مری: مگه من ندیدمت بعد از ظهر داشتی میان وعده ابنبات میخوردی؟

باب: یدونه سیب بود.

مری: بستنی ای که دیروز خوردی چطور؟

باب: سالاد میوه.

مری: اشتباه کردم.

پال: کوکی ها فوق العادس.

شریل: اگه کوکی رو دوست داشتی عاشق این کیک میشی.

آقای اونز کمی توت فرنگی میخورید؟

آقای اونز: توت فرنگی به شدت موردعلاقه منه.

شریل: واقعا؟

من خوردن توت فرنگیو روی هر چیزی دوست دارم غلات، ماکارونی، حتی برنج.

پال: من دیوونه کیک شکلاتی ام!

با هر گاز میتونم وزنمو بدست بیارم

شریل: فکرمیکنم یه کوکی بخورم

باب میتونی این چیزی بدی من …اوه، کجا رفتن؟

مری: من یکی دارم.

پال: من چهارتا دارم.

آقای اونز: من هیچی ندارم.

باب: هی… تو فقط یه بار زندگی میکنی.

انگلیسی:

title: that was fantastic.

Conversation text:

Paul: Cheryl, that was fantastic.

Mr. Evans: The rice was terrific.

Cheryl: Cookies, anyone?

Marie: Yes, one please!

Paul: I’ll take two, thanks. Or three. Or four.

Cheryl: Do you eat sweets, Mr. Evans?

Mr. Evans: I used to. But I can’t anymore.

Marie: No dessert for you, Bob?

Cheryl: Not on his diet.

Marie: But weren’t you eating cookies today at work?

Bob: I was eating carrots.

Marie: Didn’t I see you snacking on candy this afternoon?

Bob: That was an apple.

Marie: What about that ice cream you ate yesterday?

Bob: Fruit salad.

Marie: My mistake.

Paul: These cookies are terrific.

Cheryl: If you like the cookies, you’ll love this cake.

Would you eat some strawberries, Mr. Evans?

Mr. Evans: Strawberries are my passion!

Cheryl: Really?

Mr. Evans: I’d eat strawberries on anything— cereal, pasta, even rice.

Paul: I’m crazy about chocolate cake!

I can gain weight with every bite!

Cheryl: I think I’ll have a cookie.

Bob, could you pass the. . . oh, where’d they go?

Marie: I have one.

Paul: I have four.

Mr. Evans: I have none.

Bob: Hey. . . you only live once.

صورتحساب اشتباه!!
در حال بارگذاری ویدئو آموزشی...

فارسی:

عنوان: رستوران

متن مکالمه:

مصاحبه گر: اگه تو رستوران صورتحسابی میگرفتید که قطعا اشتباه بود، چیکار میکردید؟

جسیکا: به پیشخدمت میگفتم و ازش میپرسیدم اگه همه چیز درست هستش.

مارتین: فکر میکنم باید به پیشخدمت بگن.

مصاحبه گر: چی باید بهشون بگن؟

مارتین: که اونا بقیه پول زیادی دادن و یا قیمت رو خیلی کم حساب کردن.

مصاحبه گر: اگر شخصی در حال خرید تو یک فروشگاه باشه و یک لباس گرون قیمت یک تگ روش باشه که واضح هستش اشتباهه-

قیمت خیلی پایینی روش خورده- آیا باید اون شخص به صندوقدار بگه یا فقط هزینشو پرداخت کنه؟

کاترین: معمولا من میپرسم، البته من اینطوریم.

جسیکا: خب، من میرم پیش صندوقدار، یا فکر میکنم همه باید برن، حداقل بپرسن که درسته

و اگر گفت درسته حداقل تو این کارو انجام دادی.

مصاحبه گر: حالا فرض کنید تو خیابون پول نقد پیدا کردید، توی کیف پول نه، فقط کمی پول که تو خیابون افتاده، باهاش چیکار میکنید؟

کاترین: من برمیدارم و میذارم تو جیبم.

کریستین: اگر آدم فقیری اون اطراف باشه معمولا پول رو برنمیدارم،

فکر میکنم آدم فقیر بیشتر از من نیاز داشته باشه، برای همین همونجا میذارم باشه.

مصاحبه گر: خب سه تا موقعیته _رستوران، فروشگاه، و پول نقد تو خیابون_ آیا شبیه هم هستن یا با هم فرق دارن؟

مارتین: من فکر میکنم هر کدوم متفاوتن.

مصاحبه گر: چرا؟

مارتین: شما همیشه در حال قضاوت کردن هستید ولی همه چیز با هم برابر نیستند.

انگلیسی:

title: restaurant

conversation text:

Interviewer: If you got a bill in a restaurant that was obviously wrong, what would you do?

Jessica: I would tell the waitress and ask her if everything’s OK.

Martin: I think they should tell the waiter.

Interviewer: And what should they tell them?

Martin: That they’re given too much change or they’re undercharged.

Interviewer: How about if a person’s shopping in a department store and an expensive piece of clothing has a tag on it

That’s obviously wrong—it’s priced too low—should that person tell the cashier or just pay for it?

Catherine: I usually ask. That’s me, though.

Jessica: Well, I would go to the cashier, or I think everybody should go to the cashier. At least ask if that’s right.

And if he says it’s right, then at least you tried it.

Interviewer: And then suppose you found some cash on the street, not in a wallet, just some cash lying on the street. What would you do with it?

Catherine: I’d pick it up and put it in my pocket.

Christiane: I usually do not pick up money if a very poor person is around

I think a poor person needs it more than I do, so I’d leave it lying there.

Interviewer: So are the three situations—the restaurant, the department store, and the cash on the street—the same or different?

Martin: I think each one is different.

Interviewer: Why?

Martin: You make judgments all the time and not everything is equal.

من یک گیاه خوار هستم

این محتوا تنها برای کاربران دارای اشتراک ویژه است. با تهیه اشتراک ویژه به همه محتواهای آموزشی سایت دسترسی خواهید داشت.

تهیه اشتراک ویژه

قبلا به اینجا اومدید؟

این محتوا تنها برای کاربران دارای اشتراک ویژه است. با تهیه اشتراک ویژه به همه محتواهای آموزشی سایت دسترسی خواهید داشت.

تهیه اشتراک ویژه

تا حالا شده؟

این محتوا تنها برای کاربران دارای اشتراک ویژه است. با تهیه اشتراک ویژه به همه محتواهای آموزشی سایت دسترسی خواهید داشت.

تهیه اشتراک ویژه

Tags: جملات انگلیسی غذاسطح متوسطمکالمه انگلیسی در رستورانمکالمه انگلیسی در مورد غذا
Previous Post

آموزش مکالمه انگلیسی در مورد غذا – قسمت سوم

Next Post

آموزش سفارش غذا در رستوران زبان انگلیسی

Next Post
آموزش مکالمه ما میخوایم غذا سفارش بدیم در زبان انگلیسی

آموزش سفارش غذا در رستوران زبان انگلیسی

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

درباره آموزش انگلیسی

با ما می توانید انگلیسی از صفر تا صد یاد بگیرید. ما در مجموعه آموزش انگلیسی تلاش می کنیم بهترین محتواهای آموزشی در اختیار شما قرار دهیم تا قدمی در ارتقاء زبان انگلیسی شما برداریم.

دسترسی سریع

درباره ما

تماس با ما

 

No Result
View All Result
  • آموزش زبان انگلیسی
  • مهارت های انگلیسی
    • زبان انگلیسی پایه ای
    • آموزش مکالمه زبان
    • آموزش انگلیسی با فیلم
    • با انیمیشن
    • داستان های کوتاه
    • متون ساده
    • گرامر
    • لغات
  • بلاگ