در حال بارگذاری ویدئو آموزشی...
فارسی:
عنوان: ما مشابه هستیم.
متن مکالمه:
مصاحبه گر: چطور خودت رو با خواهرت مقایسه می کنی؟
چطور شبیه به هم و چطور متفاوت هستید؟
مثالا، آیا نوع موسیقی مشابه را دوست دارید؟ یا نوع غذای مشابه را دوست دارید؟
کریس: خب، ما مشابه هستیم، اما جدا از اون بسیار متفاوتیم.
اون هنر رو دوست داره و من بیشتر به ورزش علاقه مندم.
دپتی: خب من اول از همه میگم که خواهر من با پول از من بهتره.
اون، میدونید، میتونه پس انداز کنه درحالی که من دوست دارم خرج کنم.
آنجلیکا: من و برادرم کاملا متفاوتیم.
من بسیار پرحرف هستم و اون بسیار کم حرف (خجالتی)
اما به غیر از این، منظورم این بود که ما در یک خانه بزرگ شدیم، بنابراین ما غذای مشابه رو دوست داریم
و به موسیقی مشابهی گوش میدیم بیشتر وقتا و فیلم های مشابه رو دوست داریم.
هر وقت به خانه برگردم، همیشه با اون فلیم تماشا میکنم و چیزهای دیگه …
به طور کلی، فکر می کنی کدوم بهتره – یک خانواده کوچک یا یک خانواده بزرگ؟
استفان: از تجربه شخصی بگم، من ترجیح میدم یک خانواده کوچکی داشته باشم مثل الان(که دارم)
من احساس می کنم که والدین زمان بیشتری برای وقت گذران با بچه ها دارن.
برای هر کودک سرمایه ی بیشتری وجود داره.
در همین زمان من میتونم ببینم چگونه یک خانواده بزرگ میتونه باحال باشه، داشتن تعداد زیادی برادر و خواهر و مناسبت های خانوادگی بزرگ.
مصاحبه گر: پس معایب یک خانواده بزرگ چیه؟
ونسا: بسیار شلوغه، بسیار پر سر و صدا ست. مثل ایستگاه قطاره؛ همیشه جمعیت در حال رفت و آمدن.
بنابراین هرگز نمیتونی وقتی برای تنها بودن داشته باشی و میدونی زمانی که من می خوام وقت تنهایی داشته باشم،
باید بیرون برم، خارج از خونه برم قدم بزنم، کاری بکنم.
بنابراین بسیار، بسیار شلوغ، پر سر و صدا، و پر رفت و آمد است.
انگلیسی:
title: we do look alike.
conversation text:
Interviewer: How would you compare yourself with your sister?
How are you alike and how are you different?
For example, do you like the same kind of music or the same kind of foods?
Chris: Well, we do look alike, but apart from that we’re very different.
She likes the arts, and I’m more interested in sports.
Deepti: Well, I would say, first of all, that my sister is much better with money than I am. Um . . .
She, you know, she can save whereas I like to spend.
Angelique: Me and my brother are quite different.
I’m much more talkative and he’s much more shy.
But other than that, I mean, we grew up in the same house, so we love the same food
and we listen to the same music pretty much, and we like the same movies.
Whenever I go back home, I always watch movies with him and stuff so . . .
Interviewer: In general, which do you think is better—a small family or a large family?
Stephan: Speaking from personal experience, I would prefer to have a small family like I do.
I feel that parents have more time to spend with their children.
There’s more funds for each child.
At the same time I can see how a large family could be fun, having a lot of brothers and sisters and large family occasions.
Interviewer: So what are the disadvantages of a big family?
Vanessa: Um . . . It’s very hectic. It’s very noisy. It’s like a train station—there’s always people going in and out.
So you can never have time alone, and, you know, when I do want time alone,
I’ll have to go out, out of the house to jog, do something.
So it’s very, very crowded, noisy, in and out.