کاربرد و معنی enough در زبان انگلیسی
enough کافی، به اندازه کافی I can’t run very far. I’m not fit enough. نمی توانم زیاد…
enough کافی، به اندازه کافی I can’t run very far. I’m not fit enough. نمی توانم زیاد…
So خیلی، آنقدر، بنابراین Friday feels so good! جمعه خیلی حس خوبی دارد! The story was so…
Already قبلا، تا آن موقع، به همین زودی، تا همین الان I’m already late! همین الان هم…
نقل قول مستقیم و غیرمستقیم نقل قول مستقیم: Paul said ‘I’m feeling ill.’ پل گفت «من احساس…
may, might کاربرد اول: فعل کمکی به معنای «ممکن بودن» به صورت رسمی may برای زمان حال…
سوالات غیرمستقیم برای فهمیدن این بخش باید روی زمانهای افعال و افعال کمکی تسلط داشته باشید. بهتر…
برای این درس بهتر است با «اسم مفعول، جملات مفعولی و زمان های گذشته و نقلی افعال»…
افعال سببی افعال سببی یا causative verbs زمانی استفاده می شود که می خواهیم در مورد کاری…
ضمیر انعکاسی در زبان انگلیسی ضمیری است که اکثرا هنگام یکسان بودن فاعل و مفعول در یک…
مهاجرانی که در دوران کودکی وارد آن کشور می شوند به سرعت زبان اصلی کشور میزبان را…