گرامر

قید در زبان انگلیسی

یک قید کلمه ای است که کلمه های دیگری مانند یک فعل، صفت یا حتی یک قید دیگر را تغییر می دهد. چند مثال فارسی برای قيد ها ببینید:

جان به راحتی امتحان را پاس کرد.

او به خوبی رانندگی می کند.

فیلم به صورت ناگهانی تمام شد.

 

چند مثال انگلیسی:

Abruptly: I thought the movie ended abruptly.

به طور ناگهانی: فیلم به طور ناگهانی تمام شد.

Beautifully: The beautifully painted landscape is a worth a lot.

به زیبایی: آن منظره که به زیبایی نقاشی شده بود ارزش زیادی داشت.

Delicately: Grandma’s crystal vase is a priceless antique that must be handled delicately.

با ظرافت: گلدان شیشه ای مادربزرگ یک شی عتیقه ی خیلی با ارزش است که باید با ظرافت با آن کار کرد.

Firmly: The teacher firmly disciplined the students for their misbehavior.

به صورت قاطعانه: معلم قاطعانه دانش آموزها را به خاطر رفتار بدشان ادب کرد.

Lightly: She lightly dusted the brownies with a layer of powdered sugar.

با ملایمت: او با ملایمت لایه ای از شکر پودر شده را روی کلوچه ها ریخت.

Truthfully: She truthfully answered the police officer’s questions.

صادقانه: او صادقانه جواب سوالات افسر پلیس را داد.

Quickly: Quickly finish the grocery shopping so we can get to the party in time.

سریع: سریع خریدهای خواروبار را تمام کن تا بتوانیم سر وقت به مهمانی برسیم.

Wearily: At the end of a long day, she wearily headed to bed.

با خستگی: آخر یک روز دراز، او با خستگی سمت تختخواب می رفت.

[su_note note_color=”#046cde” text_color=”#ffffff” radius=”10″]اگر قیدهای بالا را دقیق تر نگاه کنید احتمالا متوجه قاعده ی اصلی ساخت قید از روی یک صفت شده اید.[/su_note]

مثال های زیر را ببینید:

light, lightly

quick, quickly

firm, firmly

slow, slowly

[su_note note_color=”#6a268e” text_color=”#ffffff” radius=”10″]اگر قیدهای بالا را دقیق تر نگاه کنید احتمالا متوجه قاعده ی اصلی ساخت قید از روی یک صفت شده اید.[/su_note]

 

همه ی قیدها از روی صفت ساخته نمی شوند. در زیر انواع قیدها را بررسی می کنیم.

 

انواع قيدها

1. قیدهای حالت

قیدهای حالت نحوه ی رخ دادن چیزی را نشان می دهند:

She sings beautifully.

او قشنگ آواز می خواند.

He walks slowly.

او آهسته راه می رود.

The children are playing happily.

بچه ها دارند با خوشحالی بازی می کنند.

 

این قیدها اکثرا با اضافه کردن ly به صفات درست می شود ولی حالت های خاص هم دارد که جلوتر آنها را می بینیم.

2. قیدهای مکان

قید مکان مربوط به جا و مکان است:

پیشنهاد ما:  کاربرد و معنی One and Ones در زبان انگلیسی

He kicked the ball into the field.

توپ را با لگد داخل زمین بازی انداخت.

Let’s drive down a bit farther.

بیا یک کمی بیشتر پایین برویم.

Everyone gazed upwards at the meteor shower.

همه به بالا به بارش شهابی خیره شدند.

I’ve looked everywhere for my book.

همه جا را دنبال کتابم گشته ام.

3. قیدهای زمان

I’m going to the movies tomorrow.

فردا به سینما می روم.

Next year, I’m going to run for president.

سال بعد، برای ریاست کاندید می شوم.

We’ve been dating for 10 years, and not once has he proposed!

الان ده سال است با هم در رابطه ایم، و حتی یکبار هم از من خواستگاری نکرده.

Are you still working on that project?

هنوز داری روی آن پروژه کار می کنی؟

4. قیدهای تکرار

قیدهای تکرار نشان می دهند یک رویداد چند بار یا چند وقت یکبار رخ می دهد:

I run eight miles daily.

من روزانه هشت مایل را می دوم.

Every year, our office holds a big party for charity.

هر سال، اداره ی ما مهمانی خیریه ی بزرگی برگزار می کند.

We usually go to the movies on Sundays.

ما معمولا یکشنبه ها به سینما می رویم.

یک جمله ممکن است چندین قید داشته باشد:

I have to run quickly down the street each morning after breakfast in order to catch my bus to school.

quickly = قید حالت

down the street = قید مکان

each morning = قید تکرار

after breakfast = قید زمان

to school = قید مکان

قید ممکن است بیش از یک کلمه باشد:

He moves so slowly in the morning.

I went to bed much later than usual.

Please stay as long as possible.

حالت خاص

برخی قیدها با اضافه شدن ly تغییر املایی دارند. به طور خاص اگر صفت به حروف صدادار مانند y ختم شود:

true, truly

درست، به درستی

terrible, terribly

وحشتناک، به طور وحشتناکی

easy, easily

راحت، به راحتی

weary, wearily

خسته، با خستگی

 

برخی قیدها هم تغییری نسبت به صفت ندارند و قید و صفت مشابه است:

hard, hard

سخت، به سختی

The door is made of hard wood. We had to push it hard to open it.

در از چوب محکم (صفت) درست شده بود. مجبور شدیم محکم (قید حالت) فشار دهیم تا باز شود.

well, well

I don’t feel very well. I didn’t play well today.

حالم زیاد خوب نیست. امروز خوب بازی نکردم.

 

در نهایت قیدهای بی قاعدہ:

good, well

خوب، به خوبی

difficult, with difficulty

سخت، به سختی

مثال ها:

Listen carefully to each story.

به دقت به هر ماجرا گوش دهید.

Kino went slowly down the rocks.

کینو آهسته صخره ها را پایین می رفت.

The lawyer was terribly shocked.

وکیل به شدت شوکه شد.

Slowly Penny began to get better.

حال پنی آهسته شروع به بهتر شدن کرد.

این آموزش ها ممکنه برایتان مفید باشد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *