گرامر

نقل قول در زبان انگلیسی

آنچه در این مطلب میخوانید

نقل قول مستقیم و غیرمستقیم

نقل قول مستقیم:

Paul said ‘I’m feeling ill.’

پل گفت «من احساس کسالت می کنم.»

 

نقل قول غیرمستقیم:

Paul said that he was feeling ill.

پل گفت که احساس کسالت می کند.

 

برای نشان دادن نقل قول مستقیم در انگلیسی از کوتیشن استفاده می شود. در فارسی از «» استفاده می شود.

 

نکته: that به معنای «که» قابل حذف است.

 

I told Lisa (that) I don’t have any money.

به لیزا گفتم (که) هیچ پولی ندارم.

 

تبدیل زمان ها

1. به طوری کلی زمان «حال» در نقل قول مستقیم به «گذشته» در غیر مستقیم تبدیل می شود:

Anna said ‘My parents are fine.’

Anna said (that) her parents were fine.

آنا گفت «پدر و مادرم خوب هستند.»

آنا گفت که پدر و مادرش خوب هستند.

 

She said I’m going to learn to drive’.

She said that she was going to learn to drive.

او گفت «من می خواهم رانندگی یاد بگیرم.»

او گفت که می خواهد رانندگی یاد بگیرد.

She said ‘I want to buy a car.’

She said that she wanted to buy a car.

او گفت «می خواهم یک ماشین بخرم.»

او گفت که می خواهد یک ماشین بخرد.

 

She said ‘John has a new car.’

She said that John had a new car.

او گفت «جان یک ماشین نو دارد.»

او گفت که جان یک ماشین نو دارد.

 

She said ‘I can’t come to the party on Friday.’

She said that she couldn’t come to the party on Friday.

او گفت «من نمی توانم جمعه به مهمانی بیام.»

او گفت که نمی تواند جمعه به مهمانی بیاید.

 

2. اگر نقل قول مستقیم زمان گذشته ی ساده باشد، نقل قول غیر مستقیم متناظر با آن می تواند گذشته ساده یا ماضی بعید باشد:

Paul said ‘I woke up feeling ill, so I didn’t go to work.’

پل گفت «من در حالی که احساس کسالت می کردم بیدار شدم، بنابراین سر کار نرفتم.»

Paul said (that) he woke up feeling ill, so he didn’t go to work, or

Paul said (that) he had woken up feeling ill, so he hadn’t gone to work.

پل گفت که با احساس کسالت بیدار شد، بنابراین سر کار نرفت.

پل گفت با احساس کسالت از خواب بیدار شده بود، بنابراین سر کار نرفته بود.

 

اگر نمی دانید ماضی بعید چیست اینجا کلیک کنید.

 

پیشنهاد ما:  صفت تفضیلی در زبان انگلیسی

3. اگر نقل قول مستقیم هنوز برقرار است نیازی نیست زمان فعل تغییری بکند (در فارسی روی ترجمه تاثیری ندارد):

Paul said ‘My new job is boring.’

Paul said that his new job is boring.

پل گفت «کار جدیدم کسل کننده است.»

پل گفت که کار جدیدش کسل کننده است.

 

در مثال بالا چون «کسل کننده بودن کار برای پل» هنوز برقرار است زمان فعل گذشته نشد و حال ماند.

اگر زمان را گذشته هم بکنید معتبر است و مشکلی ندارد:

Paul said that his new job was boring.

پل گفت که کار جدیدش کسل کننده بود.

 

Helen said ‘I want to go to Canada next year.’

Helen told me that she wants to go to Canada next year.

هلن گفت «می خواهم سال بعد به کانادا بروم.»

هلن گفت که می خواهد سال بعد به کانادا برود.

 

در مثال بالا چون هلن هنوز می خواهد به کانادا برود زمان فعل در نقل قول غیرمستقیم گذشته نشد. اگر فعل را گذشته هم بکنید درست است:

Helen told me that she wanted to go to Canada next year.

حالت های گذشته ی برخی از افعال کمکی:

will (would)

can (could)

may (might)

shall (should)

”I will buy a car,’ he told me.

He told me that he would buy a car.

به من گفت «یک ماشین خواهد خرید.»

به من گفت که یک ماشین خواهد خرید.

 

He said ‘I may be there.’

He said that he might be there.

او گفت «ممکن است آنجا باشم.»

گفت که ممکن است آنجا باشد.

 

He said ‘I can’t help you.’

He said that he couldn’t help me.

او گفت «نمی توانم کمکت کنم.»

گفت که نمی تواند به من کمک کند.

 

مثال ها:

She said that she had just arrived.

گفت همین تازه رسیده.

He said that he had seen the accident.

او گفت که تصادف را دیده.

She told me that she was telling the truth.

به من گفت که دارد حقیقت را می گوید.

She said that she had to pay for the repairs.

او گفت که باید هزینه تعمیرات را بدهد.

این آموزش ها ممکنه برایتان مفید باشد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *