کاربرد و آموزش Do or Make در زبان انگلیسی
Do or Make
دو فعل do به معنی انجام دادن و make به معنی ساختن برای نشان دادن انجامِ طیف گسترده ای از کارها استفاده می شود. در این بخش با فرق این دو و برخی از ترکیب های پرکاربرد ساخته شده با آنها آشنا می شویم.
از فعل do برای کارهای معمول، وظایف و تعهدات استفاده کنید. مثل شستن ظرف ها، نقاشی کردن خانه و انجام یک پروژه. این نوع کارها منجر به تولید یک چیز جدید نمی شود.
Do
US:
UK:
انجام دادن
ترکیب های پر کاربرد زیر با do ساخته می شود:
برای انجام کارهای خانه:
do the housework
کارهای داخل خانه را انجام دادن
do the shopping
خرید کردن
do the dishes
ظرف ها را شستن
do the laundry
لباس ها را شستن
do the cooking
غذا را درست کردن
do the ironing
اتو زدن
do the cleaning
تمیزکاری انجام دادن
برای انجام کار یا پروژه:
do the project
پروژه را انجام دادن
do homework
تکالیف مدرسه را انجام دادن
do the work
کاری را انجام دادن
do a report
گزارشی را انجام دادن
do the painting
نقاشی را انجام دادن
ترکیب های عمومی:
do one’s best
تمام تلاش خود را کردن
do a favor
لطفی کردن یا زحمتی کشیدن
do harm
آسیب زدن
do good
کار خوب کردن، مفید بودن
چند مثال:
Can you do me a favor and close that window?
می شود یک لطفی به من بکنی و پنجره را ببندی؟
My report is due tomorrow. I have to do it tonight.
وقت تحویل گزارشم فرداست. امشب باید انجامش بدهم.
Does this do any good?
این هیچ کمکی می کند؟ این هیچ فایده ای دارد؟
فعل do یک فعل بی قاعده محسوب می شود. برای گذشته از شکل did استفاده می شود:
I did the dishes last night, now you have to do the laundry.
دیشب من ظرف ها را شستم، حالا تو باید لباس ها را بشویی.
She did her best but failed the test.
او تمام تلاشش را کرد ولی در امتحان رد شد.
برای ماضی نقلی که با شکل سوم فعل ساخته می شود از done استفاده کنید:
Have you done your homework?
تکالیف مدرسه ات را انجام داده ای؟
He hasn’t done the dishes yet.
هنوز ظرف ها را نشسته.
از فعل make وقتی استفاده می شود که فعالیت ما منجر به تولید یا تشکیل یک چیز مشخص می شود. مثلا وقتی یک کیک درست می کنیم.
Make
US:
UK:
ساختن
ترکیب های پر کاربرد زیر با make ساخته می شود:
برای خوردنی و غذا:
make (dinner, breakfast, lunch)
(شام، صبحانه، ناهار) درست کردن
make coffee
قهوه درست کردن
make soup
سوپ درست کردن
ساخت طرح یا برنامه:
make a list
فهرستی درست کردن از چیزی
make a plan
طرحی تهیه کردن، برنامه ریختن
make a change
تغییری ایجاد کردن
make progress
پیشرفت داشتن
make a decision
تصمیمی گرفتن
پول:
make money
پول در آوردن
make a profit
سود کردن یا فایده بردن از چیزی
make a loss
ضرر کردن
ارتباطات و روابط:
make friends
دوست پیدا کردن
make a phone call
یک تماس تلفنی گرفتن
make a complaint
شکایت و گله ای کردن
make a prediction
یک پیشبینی کردن
make a suggestion
پیشنهادی دادن
make a promise
قولی دادن
make an excuse
بهانه ای آوردن
make an agreement
به توافقی رسیدن
make an appointment
یک نوبت یا قرار (مثلا پزشکی) گرفتن
make sure
اطمینان حاصل کردن
فعل make هم یک فعل بی قاعده است. برای حالت گذشته و اسم مفعول از made استفاده می شود.
چند مثال:
I made a suggestion in class but nobody cared.
داخل کلاس یک پیشنهاد دادم ولی کسی اهمیتی نداد.
They made friends with the children next door.
آنها با بچه های همسایه دوست شدند.
I bought the house for $200,000 and sold it for $260,000, so I made a profit of $60,000.
خانه را 200 هزار دلار خریدم و 260 هزار دلار فروختم، بنابراین 60 هزار دلار سود کردم.
When you wake up, make a list of all things you have to do during the day.
وقتی بیدار می شوید، فهرستی از کارهایی که باید طی روز انجام دهید تهیه کنید.
Who made this tea? It’s awful!
کی این چایی را درست کرد؟ افتضاح است!
After he was fired from his job, he started to make a change in his life.
بعد از اینکه از کار قبلی اش اخراج شد، شروع به ایجاد تغییر در زندگی اش کرد.
مثال ها:
They had both made sure that they were not followed.
آنها هر دو اطمینان حاصل کرده بودند که تعقیب نشوند.
Marie was not there, so he opened the doors and made a cup of coffee.
ماری آنجا نبود، بنابراین او درها را باز و یک فنجان قهوه درست کرد.
Meltham and I made sure that Slinkton was dead. Then we left the room together.
من و ملثام مطمئن شدیم که اسلینکتون مرده باشد. بعد با هم اتاق را ترک کردیم.
She made sure that she wasn’t being followed and then went to Nashville Airport
او مطمئن شد در حال تعقیب شدن نباشد و بعد به فرودگاه ناشویل رفت.