گرامر

کاربرد work out در زبان انگلیسی

آنچه در این مطلب میخوانید

work out

1- ورزش و بدنسازی کردن

She works out twice a week at gym.

هفته ای دوبار در باشگاه بدنسازی کار می کند.

2- موثر بودن، مفید بودن، جواب دادن

A: I started going to the gym.

B: Oh really? How is that working out for you?

شروع کردم به رفتن به باشگاه.

اوہ جدی؟ برایت سودی هم دارد؟ (نتیجه اش برایت چیست؟ جواب می دهد برایت؟)

3- از آب در آمدن، نتیجه دادن

I don’t know how this will actually work out.

نمی دانم آخرش واقعا چه از آب در می آید.

4- حل کردن

By putting our heads together, we were able to work out the problem.

با همکاری با هم توانستیم مشکل را حل کنیم.

مثال ها:

I got hurt working out at the gym.

در حینی که در باشگاه بدنسازی کار میکردم آسیب دیدم.

But I think it’ll work out in the end.

ولی فکر میکنم آخرش درست میشود.

I can’t work out number seven.

نمی توانم سوال شماره هفت را حل کنم.

Well, I didn’t use to work out very much.

خوب، من قبلا خیلی ورزش های بدنی نمی کردم.

این آموزش ها ممکنه برایتان مفید باشد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *