گرامر

کاربرد و معنی on my own, by myself در زبان انگلیسی

آنچه در این مطلب میخوانید

on my own, by myself

تنهایی، مستقل، بدون کمک

I like living on my own (or by myself).

دوست دارم تنها زندگی کنم.

My son has been on his own for several years.

پسرم چند سال است مستقل است.

He built the entire house on his own.

.او خودش تنهایی تمام خانه را درست کرد.

I can get dressed on my own

می توانم خودم تنهایی لباسهایم را بپوشم (به کمک نیاز ندارم)

مثال ها:

Okay, I will go by myself then.

خیلی خوب، پس تنهایی می روم.

Are you moving in all by yourself?

آیا همه ی اسباب کشی را خودتان انجام میدهید؟

Are you OK? Are you on your own?

خوبی (مشکلی نداری، می توانی راحت صحبت کنی)؟ تنهایی؟

You also want to do a Google search on your own name.

همچنین باید یک جستجوی گوگلی روی نام خودتان انجام دهید.

کد کوتاه اشتباه شده است

پیشنهاد ما:  درس 11: past passive, present perfect with yet and already

این آموزش ها ممکنه برایتان مفید باشد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *