گرامر

کاربرد و معنی who, that, which در زبان انگلیسی

آنچه در این مطلب میخوانید

به این جمله توجه کنید:

The woman who lives next door is a doctor.

زنی که در همسایگی من زندگی می کند یک پزشک است.

 

جمله برجسته شده در بالا اطلاعات اضافی درباره ی یک شخص را ارائه می دهد.

Where is the cheese? It was in the fridge.

Where is the cheese that (or which) was in the fridge?

پنیر کجاست. داخل یخچال بود.

پنیری که داخل یخچال بود کجاست.

 

برای مرتبط کردن دو بخش جمله مثل بالا، از who برای اشخاص و از which و that برای اشیاء و رویدادها استفاده می شود.

that نسبت به which متداول تر است.

I’ve never spoken to the woman who lives next door.

من هیچ وقت با زنی که در همسایگی مان زندگی می کند صحبت نکرده ام.

I don’t like stories that (or which) have unhappy endings.

از داستانهایی که پایان ناراحت کننده دارند خوشم نمی آید.

Grace works for a company that (or which) makes furniture.

گریس برای یک شرکت کار می کند که مبلمان درست می کند.

The machine that (or which) broke down is working again now.

دستگاهی که خراب شد الان دوباره دارد کار می کند.

Everything that happened was my fault.

همه ی اتفاق هایی که رخ داد تقصیر من است.

 

در جمله های بالا Who/that/which همه در جایگاه فاعل بودند. اگر این واژه ها در جایگاه مفعول استفاده شود قابل حذف هستند:

The woman I wanted to see was away.

زنی که می خواستم او را ببینم اینجا نبود.

در جمله ی بالا «زن» مفعول و «من» فاعل است. بنابراین Who حذف شده است. جمله ی معادل و البته درست این است:

The woman who I wanted to see was away.

مثال های بیشتر:

The dress Lisa bought doesn’t fit her very well.

The dress that Lisa bought doesn’t fit her very well.

لباسی که لیزا آورد خیلی اندازه اش نیست.

Everything (that) they said was true.

همه چیزهایی که آنها گفتند حقیقت دارد.

 

به جایگاه حروف اضافه مانند in/to/for توجه کنید:

The woman (who) he fell in love with left him after a month.

زنی که او عاشقش شد بعد از یک ماه او را ترک کرد.

The bed (that/which) I slept in last night wasn’t very comfortable.

تختخوابی که دیشب داخل آن خوابیدم خیلی راحت نبود.

مثال ها:

Which is stupid, I know.

که احمقانه است، می دانم.

The man’s briefcase, which is beside him, is brown.

پیشنهاد ما:  درس 10: ماضی ساده افعال منظم و بی قاعده

چمدان آن مرد، که کنارش است، قهوه ای است.

And who is this? Meet ASIMO, a robot from the Honda Motor Company.

و این کیست؟ با آسیمو آشنا شوید، روبوتی از شرکت هوندا موتورز.

Valjean, who did not remember having made such a promise, was silent.

وال ژان، که یادش نمی آمد چنین قولی داده باشد، ساکت بود.

این آموزش ها ممکنه برایتان مفید باشد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *