گرامر

کاربرد گرامری be better off در زبان انگلیسی

آنچه در این مطلب میخوانید

better off

بهتر بودن، در وضعیت بهتری بودن، وضعیت مالی بهتری داشتن

I’ll be better off without him.

بدون او بهتر است (بهتر است او نباشد، به او نیازی ندارم).

I’m better off alone.

تنها به نفعم است.

He’d be better off working for a bigger company.

اگر برای یک شرکت بزرگتر کار کند وضعیتش بهتر خواهد بود.

If you’ve got bags you’re better off taking a taxi.

اگر کیف داری بهتر است تاکسی بگیری.

 

مثال ها:

I know. But I think I’m better off staying here anyway so I can work more on my English.

می دانم. ولی به هر حال فکر کنم بهتر است خانه بمانم تا بتوانم بیشتر روی زبانم کار کنم.

I’m going to ring the alarm. This is the last straw.

I told them weeks ago to check this elevator. I would have been better off taking the stairs.

من آژیر را می زنم. این آخرین تیر ترکش است.

چند هفته قبل به آنها گفتم که آسانسور را چک کنند. از پله ها می رفتم بهتر بود.

By the time Mitch left the building in the evening, after a meeting with Royce McKnight to discuss further details of his contract,

he had decided: there could be no better offer in the whole country.

شب وقتی میچ ساختمان را ترک کرد، بعد از جلسه ای با رویس مک نایت برای صحبت در مورد جزئیات بیشتر در مورد قرار دادش،

تصمیمش را گرفته بود: در تمام کشور، پیشنهادی از این بهتر نمی توانست وجود داشته باشد.

However, if you suffer from arachnophobia, you’d be better off watching ABC, as at the same time as Eight-legged Wonders, you can see the first episode of a new crime series called The Silent Detective, starring Amanda Hobbs.

ولی، اگر بیماریِ عنکبوت هراسی دارید، بهتر است کانال ABC تماشا کنید، چون در همان زمان شگفتی های هشت پایان، می توانید اولین قسمت از یک سریال جنایی جدید به نام کارآگاه ساکت، با هنرنمایی آماندا هابز را ببینید.

پیشنهاد ما:  جملات مفعولی در زبان انگلیسی

این آموزش ها ممکنه برایتان مفید باشد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *