کاربرد و معنی such در زبان انگلیسی
such در انگلیسی
چنان، خیلی
Such a story!
چه داستانی، عجب داستانی!
It was such a stupid story.
چنان داستان احمقانه ای بود (داستان خیلی احمقانه ای بود، عجب داستان احمقانه ای بود).
It was such a nice weather that we spent the whole day on the beach.
چنان هوای خوبی بود که ما تمام روز را در ساحل گذراندیم.
I didn’t realize it was such an old house.
نفهمیدم خانه اینقدر قدیمی است.
I haven’t seen her for such a long time.
مدت زیادی است او را ندیده ام.
دو واژه ی so و such را مقایسه کنید:
Jack is so nice!
جک خیلی خوب است.
Jack is such a nice guy!
جک چنان (یا آنقدر) آدم خوبی است.
مثال ها:
It’s such a brilliant film!
عجب فیلم معرکه ای بود!
It was such a well-made aqueduct.
آب گذرِ خیلی خوش ساختی بود.
‘No one has ever seen such a pearl.’
«هیچ کس تا الان چنین مرواریدی ندیده.»
She’s such fun to be with.
بودن با او خیلی باحال است.