درس 1: تحصیلات

admin2آخرین به روز رسانی: آبان 22, 1402

0 خواندن این مطلب 3 دقیقه زمان میبرد

آنچه در این مطلب میخوانید

یادگیری این درس با موضوع تحصیلات به شما کمک می کند در مکالمات مرتبط با تحصیلات بهتر عمل کنید و نیازهای خود را به زبان انگلیسی بیان کنید. این موضوع به شما این امکان را می‌دهد تا در تبادل نظر ها یا حتی صحبت‌های روزمره درباره تحصیلات، به راحتی و با اعتماد به نفس مکالمه کنید.

Justin: Excuse me. Do you mind if I sit here?
Fei: Not at all. Go ahead.
Justin: Thanks. I’m Justin, by the way.
Fei: Hi. I’m Fei. Are you new in this class?
Justin: Yeah. Today is my first day. Hey, can we drink coffee in class?
Fei: No. You can’t eat or drink in class. It’s one of the rules.
Justin: Really? Good to know.
Fei: Oh, and there’s another rule. You have to turn off your cell phone.
Justin: OK. Thanks for letting me know.
Fei: Sure. Do you want to be my language partner today? We can choose our speaking partners in this class.
Justin: OK. Thanks.

جاستین: ببخشید. اشکالی نداره اگه اینجا بنشینیم؟
فی: نه اصلا. برو جلو.
جاستین: ممنون اتفاقا من جاستین هستم.
فی: سلام. من فی هستم. آیا در این کلاس جدید هستید؟
جاستین: آره. امروز اولین روز منه. هی، آیا می توانیم در کلاس قهوه بنوشیم؟
فی: نه. شما نمی توانید در کلاس غذا بخورید یا بنوشید. این یکی از قوانین است.
جاستین: واقعا؟ خوب است بدانیم
فی: اوه، و یک قانون دیگر وجود دارد. شما باید تلفن همراه خود را خاموش کنید.
جاستین: باشه. متشکرم از اینکه مرا مطلع کردید.
فی: حتما. آیا می خواهید امروز شریک زبان من باشید؟ ما می‌توانیم شرکای اسپیکینگ خود را در این کلاس انتخاب کنیم.
جاستین: باشه. با تشکر.

Nate: Hello?
Laura: Hi, Nate. It’s Laura. Are you busy?
Nate: Not really. I’m just eating some ice cream.
Laura: Really? Why are you eating so late?
Nate: Oh, I have an exam tomorrow, and I’m kind of nervous about it. I eat when I’m nervous. I’m not even hungry! It’s not good, I know.
Laura: Well, a lot of people eat when they’re nervous. If I’m nervous about something, I just try not to think about it.
Nate: That’s easier said than done! But what do you do if you have a really important exam?
Laura: I study a lot, of course!

نیت: سلام؟
لورا: سلام، نیت. این لورا است. آیا شما مشغول هستید؟
نیت: نه واقعا. من فقط دارم بستنی میخورم
لورا: واقعا؟ چرا اینقدر دیر غذا میخوری؟
نیت: اوه من فردا امتحان دارم و یه جورایی از این موضوع عصبی هستم. وقتی عصبی هستم میخورم من حتی گرسنه نیستم! خوب نیست، می دانم.
لورا: خب، خیلی ها وقتی عصبی هستند غذا می خورند. اگر در مورد چیزی عصبی هستم، فقط سعی می کنم به آن فکر نکنم.
نیت: گفتنش راحت تر از انجامش است! اما اگر امتحان واقعا مهمی داشته باشید چه می کنید؟
لورا: من خیلی درس می خوانم، البته!

پیشنهاد ما: شخصیت من

تمرین

A- Listen to Jill and Mark talk about their busy lives. Circle the correct answer to complete each sentence.

Jill
1- Jill and her two roommates never have free time / are very hardworking / all want to be lawyers.
2- When one of the roommates can’t go out, the other two always feel angry / are sometimes lonely / never get upset.

Mark
3- Mark is with his boss / at home / at his office now.
4- Mark’s boss / wife / son gets upset with him when he works late.